من 18 سالمه سال آخر دبیرستان واسه اینکه امتحانا نهاییه و باید توی حوزه امتحان بدیم سرویس گرفتم برای رفت و آمد راننده ی سرویس یه پسر 22 ساله ست که تو نظر اول خیییلی آدم خوبیه البته فکر میکنم واقعا هم باشه ولی باز تو شکم آدما رو نمیشه راحت شناخت!یه بار واسه برنامه ریزی و تنظیم ساعت توی وایبر مسیج دادم بهشون، در کل خیلی صمیمی هستن،مدلشونه، چون سن هامون نزدیکه احساس نزدیکی بیشتر میکنن و راحتن!حالا از اینا بگذریم اینم بگم که تنها نیستم و چها نفریم تو ماشین.
همون شب که تو وایبر مسیج دادم نمی دونم چی شد یهو بحث ادامه پیدا کرد البته چیز خاصی هم نگفتیم فقط از این اونور تعریف کردیم و اینچیزا
الان 2 شبه که مسیج میدن و کاملا ابراز احساسات میکنن این و بگم که واقعا از این آدماییه که همه چیزش کف دستشه نمیتونه چیزی رو نگه داره تو دلش ولی کاملا معلومه یهو به خودش میاد پشیمون میشه که چرا این حرفا رو زده و این اونقدر واضحه که تو یه مدت کم فهمیدم!البته اصلا پاشون و فرا تر نذاشتن و از حد نگذشتن حتی قاطی حرفاشون به من میگن آبجی .ولی در عین حال یه دفعه یه چیزاییم میگن که نقض میکنن حس برادریشون و!بگم که اصلا اهل دوستی و این حرفا نیستم همشم موقع حرف زدن تاکید میکنم که به عنوان برادرمه یه حس خوبی دارم بهشون واقعا مثل برادرم میمونن آدم خیلیی ساده ایه واسه همین نمیخوام این رابطه تموم شه در عین حال کاملا سالم و بی منظور باشه!حالا شدیدا اینجوری که معلومه گیر کرده دلش و من واقعا نمیخوام اینطور بشه به نظرتون من باید چیکار کنم؟نمی تونمم یه دفعه ای کلا قطع کنم همین رابطه ی کمه به قول ایشون خواهر برادری رو،ولی میخوان نشون بدن که اینطور نیست و حس خاصی نیست ولی یه چیز کاملا تابلوییه که یه چیزی هست فرا تر از حس برادری!اگه لازم شد بهتون میگم مثلا چه کارایی کردن که این به من ثابت شد!بازم تاکید میکنم به نظرم اصلا ریگی به کفشش نیست و قصد سوء استفاده نداره حالا بازم نمیدونم میخوام همین و بفهمم کمکم کنید!! از این بابت ازتون راهنمایی میخوام بگین بهم که چطور یه رابطه ی عادی و واقعا خواهرانه باهاشون داشته باشم بگید چطور این وضع و هندل کنم که آخرش واسم بد نشه چون کلا به این رابطه ها عادت ندارم تجربه شو ندارم